یکی ناسزا گفت در وقت جنگ گریبان دریدند وی را به چنگ قفا خورده عریان و گریان نشست جهاندیدهای گفتش ای خودپرست چو غنچه گرت بسته بودی دهن دریده ندیدی چو گل پیرهن سراسیمه گوید سخن بر گزاف چو طنبور بی مغز بسیار لاف نبینی که آتش زبان است و بس به آبی توان کشتنش در نفس؟ اگر هست مرد از هنر بهرهور هنر خود بگوید نه صاحب هنر اگر مشک خالص نداری مگوی ورت هست خود فاش گردد به بوی به سوگند گفتن که زر مغربی است چه حاجت؟ محک خود بگوید که چیست بگویند از این حرف گیران هزار که
زبان بدن چیست؟ حتما تابحال دقت کرده اید که یک شخص در هنگام صحبت و ارتباط با شما بصورت غیرارادی و ناخودآگاه یکسری حالات و رفتارهای بدنی خاصی از خود بروز می دهد. رفتار و حالاتی مانند حالت قرارگیری دست ها و پاها، ارتباط چشمی و … یکسری اطلاعات با خود دارند که با دانستن آنها می توان احساسات لحظه ای شخص مقابل را بدست آورد. در مواردی که شخص یک تغییر و چالش احساسی را در درون خود تجربه می کند معمولا این تکاپو در زبان بدن آشکار می شود.
درباره این سایت